اعتکاف در لغت به معنای «گوشه نشین شدن، در جایی ماندن، خود را بازداشتن و گوشه نشینی برای عبادت» است.
و در اصطلاح، (1) عبارت است از ماندن حداقل سه روز در مسجد جامع شهر یا مساجد چهارگانه؛
یعنی مسجد الحرام، مسجد النبی،
مسجد کوفه و مسجد بصره، به قصد عبادت خداوند، با شرایطی خاص.
از قرآن کریم فهمیده می شود که اعتکاف در زمان حضرت ابراهیم (ع) مرسوم بوده است و لذا در آیه ی 125
سوره ی بقره می خوانیم: «و عهدنا الی ابراهیم و اسماعیل ان طهرا بیتی للطائفین و العاکفین و الرکع السجود
؛ و ما با ابراهیم و اسماعیل عهد بستیم که خانه ی مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان،
پاک و پاکیزه کنید». بعد از حضرت ابراهیم نیز در بعضی از شریعت ها و در زندگی بعضی از اولیای خدا مانند
حضرت مریم و زکریا به چشم می خورد.
دین اسلام اعتکاف را در شکلی جدید و با شرایطی خاص مطرح کرد و انجام آن را به مسلمانان سفارش نمود.
پیامبر اکرم(ص) همه ساله در دهه ی آخر ماه رمضان اعتکاف می کرد و دستور می داد رختخوابش را جمع کرده
و چادری از جنس مو، برای او در مسجد برپا کنند.(2)
میمون بن مهران می گوید: من پیش امام حسن مجتبی (ع) نشسته بودم، او در حال اعتکاف بود مردی به محضر
حضرت رسید و عرض کرد: ای پسر رسول خدا! فلانی از من طلب کار است و به علت نداری می خواهد مرا زندان کند،
کمکم کن. امام فرمود: و الله مالی ندارم که بدهی تو را بپردازم. او باز اصرار کرد تا این که امام (ع) عزم رفتن کرد.
من عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! مگر فراموش کرده اید که معتکف هستید؟ فرمود: نه، فراموش نکرده ام ولکن
شنیدم پدرم و او از جدم رسول خدا (ص) نقل کرد که فرمود: «من سعی فی حاجة اخیه المسلم فکانما عبدالله
عزوجل تسعة آلاف سنة صائما نهاره و قائما لیله؛(3) کسی که در راه برطرف کردن نیاز برادرش کوشش کند،
پس گویا خدا را نه هزار سال عبادت کرده است، در حالی که روزها روزه و شب ها شب زنده دار بوده است.»
این اعتکاف بیشتر در ایام البیض؛ یعنی سیزدهم تا پانزدهم ماه رجب، همراه با اعمال ام داوود انجام می شود.
سه روز اعتکاف در مسجد الحرام و ده روز آخر ماه مبارک رمضان نیز توصیه شده است.
فواید اعتکاف فراوان است؛ از جمله:
الف) ایجاد زمینه ی مناسب برای اندیشیدن و تعقل: شخص معتکف در مدت زمان اقامت خود در مسجد و بریدن
از محیط پرهیاهوی زندگی، فرصتی می باید که گذشته ی خود را مرور و نقاط مثبت و منفی اش را ارزیابی کند.
ب) فراهم آوردن زمینه ی توبه و بازگشت: گاهی مشغله های زیاد زندگی و مشکلات آن، ما را از خودمان غافل
می کند و فرصت ارزیابی و جبران عمل کرد گذشته را از ما می گیرد؛ اعتکاف این فرصت را در اختیار می گذارد تا
به جبران نقایص و ضعف های خود بپردازیم و توبه کنیم.
ج) فراهم شدن فرصت برای نیایش، نماز و تلاوت قرآن: در حقیقت مدت زمان اعتکاف، فرصتی است کوتاه برای
محاسبه ی نفس و خودسازی که انسان را از حاکمیت غریزه ها، عادت ها و اشتغالات معمول زندگی آزاد می
سازد و به جبران کاستی ها وادار می کند.
برای آگاهی بیشتر درباره ی اعتکاف می توانید کتاب اعتکاف، نوشته ی آقای فلاح زاده را مطالعه و یا از برنامه ی نرم افزاری
پرسمان منتقل به نهاد رهبری در دانشگاه ها استفاده کنید.
وقتی غذایی مسموم و آلوده است تهدیدی است
برای سلامتی .فرقی
نمی کند که آشکارا خورده باشد
یا پنهانی ، عمدی باشد
یا اشتباهی چه اجباری باشد
چه اختیاری ، به هر حال تاثیر
زیان بار خود را دارد .
زشت ، زشت است چه پنهان و چه آشکار.
گناه هم بر روح شخص اخلاق جامعه ، تاثیرمنفی می گذارد.
و این « بیماری اخلاقی »
سلامت جامعه را تهدید می کند .
اگر دیگران بفهمند « آبرو» می رود.
اگر خدا بفهمد « که می داند و می فهمد »
آبروریزی و رسوایی بیشتر می شود.
مگر مصرف غذاهای فاسد و داروی اشتباهی ، دور از چشم پزشک و پرستار
از عوارض و پیامدهای آن می کاهد ؟
آنان که به خاطر شرم از دیگران از « خلاف »پرهیز می کنند
چرا در تنهایی و پنهانی از « خدا »
و « خود » حیا نمی کنند ؟
اگر آبرو هم نرود ، دل تیره می شود و عاقبت انسان نیز تباه می گردد.
خداوند ، نهان ها را هم می داند و در خلوت ما هم حضور دارد
و از دل ما با خبر است .
آنکه از « روز محاکمه » می ترسد باید از « خلاف پنهانی » نیز هم بپرهیزد !
موسسه فرهنگی پژوهشی پیروان ولایت
پایگاه پیروان ولایت فقیه
www.peyrovanevelayat.parsiblog.com
دروازه بان
گفتم :در گروه خودتان چه کاره ای ؟
گفت : دروازه بان دلم !
گفتم : این هم شد کار ؟
گفت : فکرم از دروازه مطمئن نیست دلم یک دروازه است .
اگر کنترل نکنم ،می بینی پی در پی گل می خورم .
گفتم : مثلا چه گلی ؟
گفت : گل گناه ، گل هوس ، گل دوستیهای حساب نشده ،
گل غفلت از آینده و آخرت !
گفتم : چطور است جمع شویم و با تیم « ابلیس » مسابقه دهیم ؟
گفت : به شرط اینکه خودم دروازه بان شوم ،
چون می دانم که از چه زاویه ای « توپ گناه » را
به طرف دروازه ی دلها ، شوت می زند .
گفنم : قبول . ولی از کجا این تجربه را کسب کرده ای ؟
گفت : زاویه حمله ی ابلیس « غفلت » است و
« غرور » وقتی چراغ « یاد » خاموش می شود ،
غرور به دشمن« گرا » می دهد ، آ نگاه گل گناه دروازه ی دل را می گشاید .
شیطان حریف قَدری است ، نمی شود آن را دست کم گرفت .
گفتم : پس تو خط « دفاع » را بیشتر دوست داری !
گفت :آدم اگر نتواند دفاع خوبی داشته باشد ،
مهاجم خوبی هم نمی شود .
گفتم : دیگر کدام زاویه را باید مراقب بود ؟
گفت :
خواهی نخوری ز تیم ابلیس شکست
باید به دفاع از دل و دیده نشست
چون شوت شود به سوی دل توپ گناه
دروازه ی دل به روی آن باید بست
گفتم : دروازه بانی هم عجب لذتی دارد !
گفت : به شرط آنکه گل نخوری و حمله شیطان را دفع کنی .
« جهاد با نفس » به همین جهت بالاترین مبارزه هاست.
زیبایی برتر
هیچ کس دوست ندارد بازیچه ی این و آن باشد
.اما ... گاهی بازیگران آن قدر مهارت دارند
که انسان حس نمی کند بازیچه قرار گرفته است
و صیادان گاهی آنقدر زرنگ اند
که شکار فکر نمی کند به دام افتاده ،
بلکه خیال می کند صیاد را بازی داده است !
داستان نگاه و چهره و خودنمایی و خود آرایی
برای دیگران هم از اینگونه است.
در این ماجرا چه کسی صیاد است و
چه کسی صید؟آنکه زیبایی و چهره و
اندام خود را در معرض تماشا و
بهره برداری جنسی عموم می گذارد ،
اگر در لحظه ای فکر کند که چه به دست می آورد و
چه از دست می دهد
شاید هرگز به انجام چنین کاری نباشد.
بعضی از نگاه ها ویروس گناه منتشر می کنند.
بعضی از چهره ها حشره ی مزاحمت جمع می کند.
بعضی از چشم ها در پی هوس های شیطانی است .
بعضی از اظهار علاقه ها ، دام فریب و تور شکار است .
بعضی از عاشقان سینه چاک ، صیادانی اند که
ماهرانه و هنرمندانه نقش بازی می کنندو
وقتی به کام دل رسیدند طعمه و شکار خود را بی آبرو کرده ،
رها می سازند و دنبال شکار دیگرمی روند.
خوشا آنانکه نگهبان مزرعه ی نجابت و پاسدار حریم حیا و عفافند و
با پوشش صحیح و کامل و با متانت و وقار خویش هم
محیط را برای خودشان ایمن می سازند
هم وسیله ی به گناه افتادن دیگران نمی شوند .
وقتی کسی خود را از نگاه نامحرمان می پوشاند
مثل آن است که جلوی
پنجره ی اتاقش توری زده ،
تا حشرات مزاحم و موذی وارد نشوند .
حجاب مصونیت می آورد نه محدودیت .
زنان با حجاب در قلعه ای حفاظت شده اند نه در زندان !
حجاب قلعه و دژی است
برای نگهبانی از « گوهر عفاف » دزدان ، از دیوار کوتاه
بدحجابی و بی حجابی که راحتر به حریم کرامت
دختران و زنان دستبرد می زنند.
زنان پوشیده و متین ،
از این گونه تعرض ها و وسوسه های شیطانی
مصون ترند و دیرتر در معرض دام گستری شیادان قرار می گیرند.
حجاب زینت است ،
آن را بر خوبی ها و زیبایی های خودبافزایید آن گاه خواهید
دید عریانی و خودنمایی و هوس انگیزی ،
برای کسی شخصیت نمی آورد حفظ شخصیت و
رعایت پوشش ، یک هنر است
در غیر اینصورت ترک حجاب و عفاف از هرکس بر می آید ، چون هنر نیست !
حیف است انسان خود را به یک لبخند و چشمک و وعده بفروشد و
به این راحتی و ارزانی بازیچه شود .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ