سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مایه بیم (از خدا)، دانش است . [امام علی علیه السلام]
 
سه شنبه 89 تیر 1 , ساعت 10:40 صبح

اعتکاف در لغت به معنای «گوشه نشین شدن، در جایی ماندن، خود را بازداشتن و گوشه نشینی برای عبادت» است.

و در اصطلاح، (1) عبارت است از ماندن حداقل سه روز در مسجد جامع شهر یا مساجد چهارگانه؛

یعنی مسجد الحرام، مسجد النبی،

مسجد کوفه و مسجد بصره، به قصد عبادت خداوند، با شرایطی خاص.
از قرآن کریم فهمیده می شود که اعتکاف در زمان حضرت ابراهیم (ع) مرسوم بوده است و لذا در آیه ی 125

سوره ی بقره می خوانیم: «و عهدنا الی ابراهیم و اسماعیل ان طهرا بیتی للطائفین و العاکفین و الرکع السجود

؛ و ما با ابراهیم و اسماعیل عهد بستیم که خانه ی مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان،

 پاک و پاکیزه کنید». بعد از حضرت ابراهیم نیز در بعضی از شریعت ها و در زندگی بعضی از اولیای خدا مانند

 حضرت مریم و زکریا به چشم می خورد.
دین اسلام اعتکاف را در شکلی جدید و با شرایطی خاص مطرح کرد و انجام آن را به مسلمانان سفارش نمود.
پیامبر اکرم(ص) همه ساله در دهه ی آخر ماه رمضان اعتکاف می کرد و دستور می داد رختخوابش را جمع کرده

و چادری از جنس مو، برای او در مسجد برپا کنند.(2)
میمون بن مهران می گوید: من پیش امام حسن مجتبی (ع) نشسته بودم، او در حال اعتکاف بود مردی به محضر

 حضرت رسید و عرض کرد: ای پسر رسول خدا! فلانی از من طلب کار است و به علت نداری می خواهد مرا زندان کند،

کمکم کن. امام فرمود: و الله مالی ندارم که بدهی تو را بپردازم. او باز اصرار کرد تا این که امام (ع) عزم رفتن کرد.

 من عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! مگر فراموش کرده اید که معتکف هستید؟ فرمود: نه، فراموش نکرده ام ولکن

شنیدم پدرم و او از جدم رسول خدا (ص) نقل کرد که فرمود: «من سعی فی حاجة اخیه المسلم فکانما عبدالله

 عزوجل تسعة آلاف سنة صائما نهاره و قائما لیله؛(3) کسی که در راه برطرف کردن نیاز برادرش کوشش کند،

پس گویا خدا را نه هزار سال عبادت کرده است، در حالی که روزها روزه و شب ها شب زنده دار بوده است.»
این اعتکاف بیشتر در ایام البیض؛ یعنی سیزدهم تا پانزدهم ماه رجب، همراه با اعمال ام داوود انجام می شود.

سه روز اعتکاف در مسجد الحرام و ده روز آخر ماه مبارک رمضان نیز توصیه شده است.
فواید اعتکاف فراوان است؛ از جمله:
الف) ایجاد زمینه ی مناسب برای اندیشیدن و تعقل: شخص معتکف در مدت زمان اقامت خود در مسجد و بریدن

از محیط پرهیاهوی زندگی، فرصتی می باید که گذشته ی خود را مرور و نقاط مثبت و منفی اش را ارزیابی کند.
ب) فراهم آوردن زمینه ی توبه و بازگشت: گاهی مشغله های زیاد زندگی و مشکلات آن، ما را از خودمان غافل

می کند و فرصت ارزیابی و جبران عمل کرد گذشته را از ما می گیرد؛ اعتکاف این فرصت را در اختیار می گذارد تا

به جبران نقایص و ضعف های خود بپردازیم و توبه کنیم.
ج) فراهم شدن فرصت برای نیایش، نماز و تلاوت قرآن: در حقیقت مدت زمان اعتکاف، فرصتی است کوتاه برای

 محاسبه ی نفس و خودسازی که انسان را از حاکمیت غریزه ها، عادت ها و اشتغالات معمول زندگی آزاد می

سازد و به جبران کاستی ها وادار می کند.
برای آگاهی بیشتر درباره ی اعتکاف می توانید کتاب اعتکاف، نوشته ی آقای فلاح زاده را مطالعه و یا از برنامه ی نرم افزاری

 پرسمان منتقل به نهاد رهبری در دانشگاه ها استفاده کنید.


پنج شنبه 89 اردیبهشت 16 , ساعت 4:56 عصر

 

 

وقتی غذایی مسموم و آلوده است تهدیدی است

برای سلامتی .فرقی

نمی کند که آشکارا خورده باشد

 یا پنهانی ، عمدی باشد

 یا اشتباهی چه اجباری باشد

 چه اختیاری ، به هر حال تاثیر

 زیان بار خود را دارد .

زشت ، زشت است چه پنهان و چه آشکار.

گناه هم بر روح شخص اخلاق جامعه ، تاثیرمنفی می گذارد.

و این « بیماری اخلاقی »

 سلامت جامعه را تهدید می کند .

اگر دیگران بفهمند « آبرو» می رود.

اگر خدا بفهمد « که می داند و می فهمد »

 آبروریزی و رسوایی بیشتر می شود.

مگر مصرف غذاهای فاسد و داروی اشتباهی ، دور از چشم پزشک و پرستار

از عوارض و پیامدهای آن می کاهد ؟

آنان که به خاطر شرم از دیگران از « خلاف »پرهیز می کنند

چرا در تنهایی و پنهانی از « خدا »

 و « خود » حیا نمی کنند ؟

اگر آبرو هم نرود ، دل تیره می شود و عاقبت انسان نیز تباه می گردد.

خداوند ، نهان ها را هم می داند و در خلوت ما هم حضور دارد

 و از دل ما با خبر است .

آنکه از « روز محاکمه » می ترسد باید از « خلاف پنهانی » نیز هم بپرهیزد !

 

موسسه فرهنگی پژوهشی پیروان ولایت

پایگاه پیروان ولایت فقیه

www.peyrovanevelayat.parsiblog.com


شنبه 89 اردیبهشت 11 , ساعت 6:49 عصر

دروازه بان

 

گفتم :در گروه خودتان چه کاره ای ؟

گفت : دروازه بان دلم !

گفتم : این هم شد کار ؟

گفت : فکرم از دروازه مطمئن نیست دلم یک دروازه است .

اگر کنترل نکنم ،می بینی پی در پی گل می خورم .

گفتم : مثلا چه گلی ؟

گفت : گل گناه ، گل هوس ، گل دوستیهای حساب نشده ،

گل غفلت از آینده و آخرت !

گفتم : چطور است جمع شویم و با تیم « ابلیس » مسابقه دهیم ؟

گفت : به شرط اینکه خودم دروازه بان شوم ،

چون می دانم که از چه زاویه ای « توپ گناه » را

به طرف دروازه ی دلها ، شوت می زند .

گفنم : قبول . ولی از کجا این تجربه را کسب کرده ای ؟

گفت : زاویه حمله ی ابلیس « غفلت » است و

« غرور » وقتی چراغ « یاد » خاموش می شود ،

غرور به دشمن« گرا » می دهد ، آ نگاه گل گناه دروازه ی دل را می گشاید .

شیطان حریف قَدری است ، نمی شود آن را دست کم گرفت .

گفتم : پس تو خط « دفاع » را بیشتر دوست داری !

گفت :آدم اگر نتواند دفاع خوبی داشته باشد ،

مهاجم خوبی هم نمی شود .

گفتم : دیگر کدام زاویه را باید مراقب بود ؟

گفت :

خواهی نخوری ز تیم ابلیس شکست

باید به دفاع از دل و دیده نشست

چون شوت شود به سوی دل توپ گناه

دروازه ی دل به روی آن باید بست

 

گفتم : دروازه بانی هم عجب لذتی دارد !

گفت : به شرط آنکه گل نخوری و حمله شیطان را دفع کنی .

« جهاد با نفس » به همین جهت بالاترین مبارزه هاست.


شنبه 89 اردیبهشت 11 , ساعت 12:59 عصر

زیبایی برتر

هیچ کس دوست ندارد بازیچه ی این و آن باشد

.اما ... گاهی بازیگران آن قدر مهارت دارند

 که انسان حس نمی کند بازیچه قرار گرفته است

و صیادان گاهی آنقدر زرنگ اند

 که شکار فکر نمی کند به دام افتاده ،

بلکه خیال می کند صیاد را بازی داده است !

داستان نگاه و چهره و خودنمایی و خود آرایی

برای دیگران هم از اینگونه است.

در این ماجرا چه کسی صیاد است و

چه کسی صید؟آنکه زیبایی و چهره و

اندام خود را در معرض تماشا و

بهره برداری جنسی عموم می گذارد ،

اگر در لحظه ای فکر کند که چه به دست می آورد و

چه از دست می دهد

شاید هرگز به انجام چنین کاری نباشد.

بعضی از نگاه ها ویروس گناه منتشر می کنند.

بعضی از چهره ها حشره ی مزاحمت جمع می کند.

بعضی از چشم ها در پی هوس های شیطانی است .

بعضی از اظهار علاقه ها ، دام فریب و تور شکار است .

بعضی از عاشقان سینه چاک ، صیادانی اند که

ماهرانه و هنرمندانه نقش بازی می کنندو

وقتی به کام دل رسیدند طعمه و شکار خود را بی آبرو کرده ،

رها می سازند و دنبال شکار دیگرمی روند.

خوشا آنانکه نگهبان مزرعه ی نجابت و پاسدار حریم حیا و عفافند و

با پوشش صحیح و کامل و با متانت و وقار خویش هم

 محیط را برای خودشان ایمن می سازند

هم وسیله ی به گناه افتادن دیگران نمی شوند .

وقتی کسی خود را از نگاه نامحرمان می پوشاند

مثل آن است که جلوی

پنجره ی اتاقش توری زده ،

 تا حشرات مزاحم و موذی وارد نشوند .

حجاب مصونیت می آورد نه محدودیت .

زنان با حجاب در قلعه ای حفاظت شده اند نه در زندان !

حجاب قلعه و دژی است

 برای نگهبانی از « گوهر عفاف » دزدان ، از دیوار کوتاه

بدحجابی و بی حجابی که راحتر به حریم کرامت

دختران و زنان دستبرد می زنند.

زنان پوشیده و متین ،

از این گونه تعرض ها و وسوسه های شیطانی

مصون ترند و دیرتر در معرض دام گستری شیادان قرار می گیرند.

حجاب زینت است ،

 آن را بر خوبی ها و زیبایی های خودبافزایید آن گاه خواهید

 دید عریانی و خودنمایی و هوس انگیزی ،

 برای کسی شخصیت نمی آورد حفظ شخصیت و

رعایت پوشش ، یک هنر است

در غیر اینصورت ترک حجاب و عفاف از هرکس بر می آید ، چون هنر نیست !

حیف است انسان خود را به یک لبخند و چشمک و وعده بفروشد و

به این راحتی و ارزانی بازیچه شود .

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ